سازمان را می توان مجموعه ای از انسان ها در نظر گرفت که کنار یکدیگر کار می کنند، تا به اهداف فردی و جمعی برسند. مدیریت رفتار سازمانی تلاش می کند تا با ایجاد همگرایی و همسویی با صرف کم ترین اصطکاک و هزینه خواسته های همه افراد را تامین کند. مدیریت رفتار سازمانی می کوشد با به کارگیری شاخه های مختلف علمی و پژوهشی مجموعه ای از رفتارشناسی فردی و رفتارشناسی در محیط را به ما بیاموزد. مدیریت رفتار سازمانی همچون فیزیک و شیمی و ریاضیات یک علم مستقل نیست، بلکه از رشته های مختلف علمی مطالب را برداشت کرده و در اختیار ما قرار می دهد.
لازم نیس حتما مدیر سازمانی باشیم تا به مدیریت رفتار سازمانی را بدانیم ، هرکسی در هر محیطی زندگی می کند در مسائل زیر به او کمک می کند.
که در این نوع نگرش جبر و حکم مدیر بر کارکنان وجود دارد کارکنان سازمان فرمانبرداری را پیشه کار خود قرار داده اند.
که در این نگرش امنیت شغلی و پولی کارکنان مطرح است و اینگونه به سازمان وابسته اند،
که مبنای این نگرش مشارکت بین اعضای
مختلف سازمان مطرح است و همگی با ذوق و شوق در کارها مشارکت داشته و
درنتیجه شور و اشتیاق بین کارکنان بیشتر است، ایده های نو مطرح و این امر موجب افزایش اعتماد به نفس کارکنان و درنتیجه کارایی آنان می گردد
یعنی توانایی مدیر در بکارگیری دانش و تخصص
یعنی توانایی ایجاد انگیزش برای فرد و گروه در کارکنان
یعنی فرد توانایی لازم برای مسائل پیچیده و حساس را داشته باشد
مدیران رفتار سازمانی باید به علوم روانشناسی ، جامعه شناسی تسلط کامل را داشته باشند تا بتوانند در حوزه مدیریت خود
عملکرد مطلوبی از خود ارائه دهند. مدیران می بایست مهارت های لازم برای
اینکار را بدست آورند تا بتوانند در زمان خاص بهترین رفتار را از خود بروز
دهند.
چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه کنید |
خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید
نویسنده: ماهان تیموری – صابر خلیلی
ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، مدیریت مذاکره
برای دریافت فایل PDF روی لینک زیر کلیک کنید
بیش از آنکه بخواهیم مدیریت تکنولوژی را تعریف کنیم ابتدا باید با تعریفی از خود واژه تکنولوژی آشنا شویم. تکنولوژی استفاده عملی از دانش و مهارت برای ساخت ابزار و ماشین آلات جدید می باشد. همچنین از آن به عنوان ابزاری در دست بشر برای تسلط بر محیط اطلاق می شود. صاحب نظران مدیریت دریافتند که تکنولوژی یکی از عناصر مهم در تعریف تجارت و بازرگانی رقابتی می باشد. در واقع تکنولوژی یک عامل رقابتی بسیار مهم برای کشورها در سطح کلان است. مدیریت تکنولوژی که ساختار آن برگرفته از مدیریت تحقیق و توسعه است در ادبیات مدیریت، مسائلی چون ارزیابی پروژه، توسعه و پیش بینی تکنولوژی را شامل می شود. اما تاکید اصلی آن روی دارایی های تکنولوژک سازمان می باشد. مدیریت تکنولوژی با پیوند بین اصول مهندسی و علم مدیریت به منظور دست یابی به اهداف استراتژیک سازمان به برنامه ریزی و اجرای قابلیت های تکنولوژی می پردازد. این تعاریف از مدیریت تکنولوژی دربرگیرنده خلق تکنولوژی های جدید، استفاده کارا از تکنولوژی های موجود، همچنین سازگاری با تغییرات تکنولوژیک در افراد و سازمان ها و حتی جامعه می باشد.
مدیریت تکنولوژی دارای ابعاد ملی، سازمانی و فردی است. در سطح ملی یا دولتی، مدیریت تکنولوژی به شکل گیری سیاست های عمومی کمک میکند. در سطح بنگاه به ایجاد و تثبیت بنگاه های رقابت پذیر می انجامد. و در سطح فرد به ارتقاء ارزش فرد در جامعه کمک می کند.
در این نوع مدیریت اکثر مهندسان و مدیران صرفاً به ابعاد عملیاتی و نتایج کوتاه مدت توجه دارند و به مقولات استراتژیک بی توجه هستند. این کوته بینی موجب شده است که تأثیرات اقدامات امروز خود را بر آیندهی سازمان نادیده بگیرند. مدیریت تکنولوژی با تأکید بر اهداف استراتژیک سازمان، به حذف این نارسایی از سیستم مدیریت کمک میکند. مدیریت تکنولوژی، مدیران را در تلاش هایشان برای بهبود بهره وری، افزایش اثربخشی، و تقویت جایگاه رقابتی بنگاه هدایت میکند.
مدیریت تکنولوژی در سطح ملی بیشتر بر نقش سیاست های عمومی در پیشبرد علم و تکنولوژی متمرکز است و تأثیرات کلی تکنولوژی بر جامعه و به ویژه نقش آن در توسعهی اقتصادی پایدار، را مورد بحث قرار می دهد.
مدیریت تکنولوژی در سطح ملی مقولاتی همچون تأثیر تحولات تکنولوژیک بر مردم، نیازهای آموزشی آنان در ارتباط موثر با تکنولوژی، تأثیر تکنولوژی بر سلامتی و ایمنی، و پیامدهای زیست محیطی تکنولوژی را در بر می گیرد.
• نقش فعال حاکمیت در تشویق تکنولوژی
• بسط تسهیلات لازم برای ترویج و توسعه تکنولوژی
• پیش بینی تمهیدات لازم برای جذب تکنولوژی و کاربرد سریع ابداعات و نوآوری ها
• اییجاد محیطی که پذیرای خلاقیت و ایده های نو باشد
• ایجاد پیوندی ضروری مابین مدیریت تکنولوژی با مدیریت بازاریابی و تجارت
با توجه به آنچه گفته شد هدف اصلى مدیریت تکنولوژى آن است که با شناخت صحیح ماهیت تحولات فنى، بالاخص در حوزه تکنولوژی های پیشرفته تلاش نماید تحولات را به گونه ای ساماندهى نماید که نه تنها شرکت ها و بنگاه های مختلف بتوانند با اطمینان به تکنولوژی های خود اتکا نمایند، بلکه با فرصت طلبی، زمینه موفقیت آنها را در عرصه کسب و کار جهانى نیز فراهم شود.
چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید |
خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید
نویسنده: ماهان تیموری – صابر خلیلی
ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، مدیریت بازاریابی
برای دریافت فایل PDF روی لینک زیر کلیک کنید